loading...
***تفریح کده ی آبشار***
آخرین ارسال های انجمن
Amir1x بازدید : 910 1390/10/09 نظرات (1)


در جهان غصه کوتاهی دیوار مخور
حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور
گردش چرخ نگردد به مراد دل کس
غم بی مهری این مردم بی عار مخور

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


گاه می توان براى یک دوست چند سطر سکوت به یادگار گذاشت، تا او در خلوت خود هر طور که خواست آنرا معنا کند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


طلوع کن از سرزمین رویاهایم ای ستاره شب های تاریکم! آسمان دلم را منتظر مگذار.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


تو مپندار که خاموشی من ذکر فراموشی توست؛ بلکه هر لحظه دلم مست تماشایى توست!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


احتیاط باید کرد!
همه چیز کهنه می شود و اگر کوتاهی کنیم عشق نیز...
بهانه ها جای حس عاشقانه را خوب می گیرند...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


ما پیغام دوست داشتنمان را با دود آتش به هم می رسانیم.
نمی دانم آن سو برای تو تکه چوبی هست یا نه؟
ولی من این جا جنگلی را به آتش کشیده ام...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


قصه اصحاب کهف یک شوخیست، این جا یک روز که بخوابی همه تو را از یاد می برند.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


برای زندگی کردن به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد:
- اندوه پنهان شده در لبخندت را
- عشق پنهان شده در عصبانیتت را
- معنای حقیقی سکوتت را

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
با صدایش آشنایم کرد و رفت
نوبت تلخ رفاقت که رسید
ناگهان تنها رهایم کرد و رفت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


کسی چون تو مرا غریب و تنها نگذاشت
این گونه مرا در التهاب فردا نگذاشت
سوگند نمی خورم ولی باور کن
کسی چون تو به خلوت دلم پا نگذاشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


زندگی دفتری از خاطرهاست، چند برگی را تو ورق خواهی زد، مابقی را قسمت... 

قطار! راهت را بگیر و برو، نه کوه توان ریزش دارد، نه ریزعلی پیراهن اضافه! روزگار دیگریست!

دلبسته سکه های قلک بودیم، دنبال بهانه های کوچک بودیم
رویای بزرگتر شدن خوب نبود، ای کاش تمام عمر کودک بودیم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد، اما هر وقت تنم به جماعت نادان خورد، گفتند: مگه کوری؟!

 از تقدیر سرنوشت غمگین مباش، چه بسا سگ هایی بر روی اجساد شیرها رقصیدند، شادی کردند و خود را بزرگ پنداشتند، ولی نمی دانستند شیر، شیر می ماند و سگ، سگ.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *


نه چتر با خودت داشتى، نه روزنامه و نه چمدان!
عاشقت شدم!
از کجا باید می فهمیدم مسافرى؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * 


عقل گفت که دشوارتر از مردن چیست؟
 عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 
باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند.
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن...





ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط امیر در تاریخ 1348/10/11 و 22:08 دقیقه ارسال شده است

سلام به دوست عزیزخودم
من امیرم
شعرهای سایتتون بسیارفوق العادست
اگه مایل باشین به ماهم سری بزنین
قربونت


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 646
  • کل نظرات : 290
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 930
  • آی پی امروز : 306
  • آی پی دیروز : 276
  • بازدید امروز : 991
  • باردید دیروز : 1,090
  • گوگل امروز : 8
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6,308
  • بازدید ماه : 20,008
  • بازدید سال : 103,826
  • بازدید کلی : 2,514,404
  • کدهای اختصاصی

    تفریح کده ی آبشار